1 00:00:01,254 --> 00:00:04,979 توانایی کشتی‌رانی کردن، یک هدیه‌ی خارق‌العاده است، 2 00:00:05,003 --> 00:00:07,096 و هیچ چیز دیگری مثل آن در دنیا وجود ندارد، 3 00:00:07,120 --> 00:00:13,802 هیچ حس رضایتی بالاتر از این نیست که بندری را ترک کنی 4 00:00:13,826 --> 00:00:18,223 و بدانی که من می‌توانم گروهم را و قایقم را 5 00:00:18,247 --> 00:00:20,712 به سلامت از بندری به بندر دیگری ببرم. 6 00:00:20,736 --> 00:00:24,336 شاید هزاران کیلومتر دورتر. 7 00:00:25,019 --> 00:00:27,297 در دریا بودن، برای من، 8 00:00:27,321 --> 00:00:28,859 آزادی تمام است. 9 00:00:28,883 --> 00:00:34,007 و نهایت فرصت است، که خودت باشی. 10 00:00:34,031 --> 00:00:35,746 چراکه نمی‌توانی چیز دیگری باشی. 11 00:00:35,770 --> 00:00:38,577 عاری از هر چیزی جلوی هم‌دسته‌های خودت روی قایق. 12 00:00:38,601 --> 00:00:40,025 یک فضای کوچک. 13 00:00:40,049 --> 00:00:42,284 «مِیدن» ۱۷ متر طول دارد. 14 00:00:42,308 --> 00:00:44,707 ۱۲ خانم در یک قایق ۱۷ متری. 15 00:00:44,731 --> 00:00:47,475 منظورم این است که شما به معنای واقعی درمقابل هم هستید. 16 00:00:47,499 --> 00:00:49,955 پس باید که خودت باشی. 17 00:00:49,979 --> 00:00:53,254 بزرگترین لحظه وقتی سفر دریایی دارم، 18 00:00:53,278 --> 00:00:56,317 لحظه‌ای است که خشکی ناپدید می‌شود. 19 00:00:56,341 --> 00:00:59,185 لحظه‌ی بی‌نظیری است از- 20 00:00:59,209 --> 00:01:00,303 (نفس عمیق) 21 00:01:00,327 --> 00:01:03,834 ماجراجویی و بدون راه برگشت. 22 00:01:03,858 --> 00:01:08,175 و فقط شما و قایق و محیط. 23 00:01:08,199 --> 00:01:11,936 آرزو می‌کنم که همه بتوانند حداقل یک‌بار در زندگیشان تجربه‌اش کنند. 24 00:01:11,960 --> 00:01:14,016 هرچه از خشکی دورتر می‌شوید، 25 00:01:14,040 --> 00:01:16,794 بیشتر با خودتان اخت می‌شوید. 26 00:01:16,818 --> 00:01:18,048 خودتان هستید. 27 00:01:18,072 --> 00:01:19,665 چطور به محل بعدی می‌رویم، 28 00:01:19,689 --> 00:01:21,144 چطور زنده می‌مانیم، 29 00:01:21,168 --> 00:01:23,770 چطور از هم مراقبت می‌کنیم، 30 00:01:23,794 --> 00:01:26,214 و چه کارهایی می‌کنیم که به آن‌ور برسیم. 31 00:01:26,670 --> 00:01:30,374 بیشترین سوالی که وقتی سخنرانی دارم از من پرسیده می‌شود، 32 00:01:30,398 --> 00:01:34,262 این است که «چطور یک دریانورد اقیانوس-ران می‌شوید؟» 33 00:01:34,286 --> 00:01:36,016 و این سوال خیلی خوبی است. 34 00:01:36,040 --> 00:01:39,453 و من همیشه می‌خواستم بگویم «من یک چشم‌اندازی داشتم، 35 00:01:39,477 --> 00:01:40,682 که تبدیل به رویا شد، 36 00:01:40,706 --> 00:01:43,165 که تبدیل به یک فکر دائم شد.» 37 00:01:43,189 --> 00:01:45,205 ولی، قطعا، زندگی این‌شکلی نیست، 38 00:01:45,229 --> 00:01:48,735 و یک چیزی که خیلی مشتاقم که مردم درباره‌ی من بدانند، 39 00:01:48,735 --> 00:01:51,370 این است که زندگی من آنقدر ساده نبوده که از آ به ب برود. 40 00:01:51,370 --> 00:01:54,767 چرا که، مگر چند نفرمی‌توانند بگویند که زندگی آنها فقط از آ به ب می‌رود. 41 00:01:54,767 --> 00:01:58,044 فکر می‌کنند«من می‌خواهم انجامش بدم» و می‌روند و انجامش می‌دهند؟ 42 00:01:58,953 --> 00:02:00,509 من حقیقت را می‌گویم، 43 00:02:00,533 --> 00:02:03,967 و حقیقت این است که من از مدرسه وقتی ۱۵ سالم بود، اخراج شدم. 44 00:02:03,991 --> 00:02:08,644 و مدیر صبورم، یک نامه‌ی ملایم 45 00:02:08,668 --> 00:02:10,010 به مادر صبورم نوشت، 46 00:02:10,034 --> 00:02:14,692 و اساسا گفت که اگر تریسی یک بار دیگر، جلوی این مدرسه ظاهر شود، 47 00:02:14,716 --> 00:02:16,422 آنوقت به پلیس زنگ می‌زنیم. 48 00:02:16,446 --> 00:02:20,231 و مادرم من را نگاه کرد و گفت، 49 00:02:20,255 --> 00:02:23,457 «عزیزم تحصیل برای همه نیست.» 50 00:02:23,481 --> 00:02:27,223 و بعد بهترین توصیه‌ای را که تا به حال کسی به من کرده است، کرد. 51 00:02:27,247 --> 00:02:30,565 او گفت، «هر کدام از ما در چیزی خوبیم، 52 00:02:30,589 --> 00:02:33,403 تو فقط باید بروی و آن چیز را پیدا کنی.» 53 00:02:33,427 --> 00:02:37,155 و در ۱۶ سالگی به من اجازه داد که سفری به یونان داشته باشم. 54 00:02:37,715 --> 00:02:40,716 سر از روی قایق کار کردن درآوردم، که خوب بود. 55 00:02:40,740 --> 00:02:44,058 ۱۷ ساله بودم و دقیق نمی‌دانستم می‌خواهم چه کاری انجام دهم. 56 00:02:44,082 --> 00:02:45,902 با جریان زندگی جلو می‌رفتم، 57 00:02:45,926 --> 00:02:48,587 سپس در دومین سفرم به اطراف اقیانوس اطلس، 58 00:02:48,587 --> 00:02:50,555 کاپیتان به من گفت: «می‌توانی کشتی برانی؟» 59 00:02:50,555 --> 00:02:52,651 و من گفتم:«معلوم است که نمی‌توانم کشتی برانم، 60 00:02:52,651 --> 00:02:54,343 قبل از درس ضرب و تقسیم، اخراج شدم.» 61 00:02:54,343 --> 00:02:57,118 و او گفت:«فکر نمی‌کنی باید بتوانی کشتی برانی؟ 62 00:02:57,118 --> 00:02:59,110 اگر من ناگهان زمین بخورم چطور؟ 63 00:02:59,110 --> 00:03:01,308 دست از تماشاچی بودن توی زندگی خودت بردار، 64 00:03:01,308 --> 00:03:03,449 دست از نگاه کردن به کاری که انجام می‌دهی بردار 65 00:03:03,449 --> 00:03:05,171 و شروع کن به مشارکت کردن.» 66 00:03:05,839 --> 00:03:09,379 این روز روزی بود، که تازه زندگی برای من شروع شد. 67 00:03:09,403 --> 00:03:11,420 کشتی‌رانی را در دو روز یاد گرفتم. 68 00:03:11,444 --> 00:03:13,523 من که از اعداد و ارقام متنفرم 69 00:03:13,547 --> 00:03:15,515 و آن‌ها را مثل نوشته‌ی هیروگلیف می‌بینم. 70 00:03:15,872 --> 00:03:20,116 راه‌هایی را به روی من باز کرد و فرصت‌هایی به من داد که هرگز تصور نمی‌کردم. 71 00:03:20,140 --> 00:03:23,865 موفق شدم که یک سواری روی قایق Whitbread Round the World Race داشته‌باشم. 72 00:03:23,889 --> 00:03:26,974 با ۱۷ مرد از آفریقای جنوبی. 73 00:03:26,998 --> 00:03:28,883 ۲۱ سال داشتم، 74 00:03:28,907 --> 00:03:31,052 و این بلندترین نه ماه زندگی‌ام بود. 75 00:03:31,076 --> 00:03:32,750 به عنوان آشپز وارد شدم، 76 00:03:32,774 --> 00:03:34,483 موفق شدم که تا آخر دوام بیاورم، 77 00:03:34,507 --> 00:03:36,238 و وقتی به پایان این مسابقه رسیدم، 78 00:03:36,262 --> 00:03:39,992 متوجه شدم ۲۳۰ خدمه دیگرهم در این مسابقه بودند، 79 00:03:39,992 --> 00:03:41,236 که فقط سه نفر، خانم بودند. 80 00:03:41,236 --> 00:03:42,491 و من هم یکی از آن‌ها بودم. 81 00:03:42,491 --> 00:03:44,094 و من اصلا آشپز خوبی نیستم. 82 00:03:44,118 --> 00:03:45,862 من کشتی‌ران خیلی خوبی هستم. 83 00:03:46,759 --> 00:03:51,388 فکر می‌کنم دومین فکر عمیق در کل زندگی من این بوده که: 84 00:03:51,412 --> 00:03:56,983 «هیچ مردی هرگز به من اجازه نخواهد داد که بر روی قایقش کشتی‌رانی کنم، هرگز.» 85 00:03:57,393 --> 00:03:59,292 و تا امروز هم تغییر نکرده است. 86 00:03:59,316 --> 00:04:01,073 در ۳۵ سال حضور وایت برد، 87 00:04:01,097 --> 00:04:04,599 تنها دو خانم کشتی‌ران وجود داشته که در یک سفر دریایی تماما خانم نبوده‌اند. 88 00:04:04,599 --> 00:04:06,572 و آن زمانی است که ایده‌ی میدن متولد شد. 89 00:04:06,572 --> 00:04:10,065 و آن لحظه‌ای است که من فکر کردم: «حالا چیزی برای مبارزه کردن دارم.» 90 00:04:10,065 --> 00:04:13,894 و هیچ ایده‌ای نداشتم که می‌خواستم این مبارزه را داشته‌باشم. 91 00:04:13,942 --> 00:04:18,442 و این چیزی بود که دوست‌داشتنش را مثل آب خوردن یاد گرفتم. 92 00:04:18,932 --> 00:04:23,490 چیزهایی را در مورد خودم متوجه شدم که هیچ ایده‌ای نداشتم وجود داشتند. 93 00:04:23,836 --> 00:04:26,329 متوجه شدم که روحیه‌ی مبارزه‌گر دارم، 94 00:04:26,353 --> 00:04:28,105 متوجه شدم که آدم اهل رقابتی هستم، 95 00:04:28,129 --> 00:04:29,742 قبلا هرگز نمی‌دانستم، 96 00:04:29,766 --> 00:04:33,370 و متوجهِ اشتیاق دومم شدم، 97 00:04:33,394 --> 00:04:35,625 که برابری بود. 98 00:04:35,649 --> 00:04:37,967 و نمی‌توانستم این‌یکی را به حال خود رها کنم، 99 00:04:37,991 --> 00:04:41,538 و این دیگر مربوط به من نبود که می‌خواستم روی قایقی کشتی‌رانی کنم، 100 00:04:41,562 --> 00:04:43,764 و خدمه‌ی کشتی خودم را داشته باشم، 101 00:04:43,788 --> 00:04:45,123 و گروه خودم، 102 00:04:45,123 --> 00:04:47,328 و پول خودم را دربیاوررم، قایق خودم را پیدا کنم، 103 00:04:47,328 --> 00:04:49,239 که کشتی‌ران بشوم. 104 00:04:49,263 --> 00:04:50,852 این درباره‌ی همه‌ی خانم‌ها بود. 105 00:04:50,852 --> 00:04:53,018 و این وقتی بود که متوجه شدم، 106 00:04:53,042 --> 00:04:56,894 که این احتمالا همان‌چیزی است که قرار بود، ادامه‌ی عمرم را صرفش کنم. 107 00:04:56,918 --> 00:04:58,763 مدت‌ها برای ما طول کشید که به پولی 108 00:04:58,787 --> 00:05:01,419 برای مسابقه‌ی جهانی وایت برد ۱۹۸۹ برسیم. 109 00:05:01,443 --> 00:05:03,452 و وقتی که به پروژه‌های بزرگ، 110 00:05:03,476 --> 00:05:07,226 با ارزش میلیون‌ها پوندی، و مردانه‌ی اطرافمان، نگاه می‌کردیم. 111 00:05:07,250 --> 00:05:11,085 با قایق‌های براق و جدیدشان که برای مسابقه طراحی شده‌ بود، 112 00:05:11,109 --> 00:05:13,651 متوجه شدیم که علاقه‌ای به این مورد نداریم. 113 00:05:13,651 --> 00:05:16,178 باید همین طور که پیش‌می‌رفتیم وضعیت را درست می‌کردیم. 114 00:05:16,178 --> 00:05:19,085 هیچ‌کس به ما ایمان کافی نداشت، تا این مقدار پول را به ما بدهد. 115 00:05:19,085 --> 00:05:20,511 پس خانه‌ام را برای رهن گذاشتم، 116 00:05:20,535 --> 00:05:23,957 و ما یک کشتی قدیمی با شجره‌نامه پیدا کردیم، 117 00:05:23,957 --> 00:05:25,315 و یک قایق قدیمی‌ِ وایت‌برد 118 00:05:25,339 --> 00:05:27,455 که تا به حال دوبار به دور دنیا سفر کرده‌بود، 119 00:05:27,479 --> 00:05:28,751 در آفریقای جنوبی. 120 00:05:28,775 --> 00:05:31,371 و به نحوی شخصی را قانع کردیم، که آن را روی کشتی، 121 00:05:31,395 --> 00:05:33,774 برای‌مان به انگلستان بیاورد. 122 00:05:33,798 --> 00:05:37,255 دخترها از شرایط قایق وحشت‌زده شده ‌بودند. 123 00:05:37,412 --> 00:05:39,466 یک جای خالی در محوطه‌ای پیدا کردیم، 124 00:05:39,466 --> 00:05:42,684 دوباره سرپایش کردیم و دوباره طراحیش کردیم، 125 00:05:42,708 --> 00:05:44,151 تکه پاره‌اش کردیم، 126 00:05:44,175 --> 00:05:46,479 همه‌ی کار را خودمان انجام دادیم. 127 00:05:46,503 --> 00:05:49,805 این اولین باری بود که کسی خانم‌هایی را در کارخانه کشتی‌سازی دیده‌بود، 128 00:05:49,805 --> 00:05:51,436 به خاطر همین خیلی سرگرم‌کننده بود. 129 00:05:51,436 --> 00:05:53,428 هرروز صبح که وارد می‌شدیم، 130 00:05:53,452 --> 00:05:55,435 همه به ما خیره می‌شدند. 131 00:05:55,459 --> 00:05:59,206 اما خب، مزایای خودش را هم داشت، چرا که همه خیلی کمک‌حالمان بودند. 132 00:05:59,230 --> 00:06:01,404 ما خیلی تازه‌کار بودیم. 133 00:06:01,428 --> 00:06:03,979 می‌دانید، یک ژنراتور، یک موتور و ... به ما داده شد. 134 00:06:03,979 --> 00:06:05,836 - «این طناب قدیمی را می‌خواهید؟» +«بلی.» 135 00:06:05,836 --> 00:06:07,006 «بادبان قدیمی؟» «بلی.» 136 00:06:07,006 --> 00:06:08,388 «آن‌ها را هم می‌خواهیم.» 137 00:06:08,388 --> 00:06:11,505 و ما واقعا هرچه پیش می‌رفتیم، شرایط را درست کردیم. 138 00:06:11,505 --> 00:06:15,632 و فکر می‌کنم در واقع یکی از بزرگترین مزایایی که داشت، 139 00:06:15,656 --> 00:06:18,098 می‌دانید، هیچ پیش‌فرضی نبود، 140 00:06:18,098 --> 00:06:21,546 از اینکه چطور یک خدمه‌ی تمام خانم، به دور دنیا سفرِدریایی ‌می‌کنند. 141 00:06:21,546 --> 00:06:24,013 پس هرکاری که انجام می‌دادیم خوب بود. 142 00:06:24,037 --> 00:06:28,056 و کار دیگراین بود که آدم‌ها را به سمت خود بکشاند. 143 00:06:28,080 --> 00:06:28,971 نه فقط خانم‌ها، 144 00:06:28,971 --> 00:06:31,029 مردها، هرکسی که تابه‌حال به او گفته شده‌بود، 145 00:06:31,029 --> 00:06:34,126 «نمی‌توانی این کار را انجام بدهی، چون به اندازه‌ی کافی خوب نیستی.» 146 00:06:34,126 --> 00:06:37,519 جنسیت درست، نژاد درست، یا رنگ درست، یا هرچیزی. 147 00:06:37,543 --> 00:06:40,366 میدن تبدیل به یک اشتیاق شد. 148 00:06:40,390 --> 00:06:43,553 و خیلی سخت بود که پول دربیاوریم، 149 00:06:43,577 --> 00:06:45,659 شرکت‌ها حاضر نبودند که حامی ما شوند، 150 00:06:45,683 --> 00:06:48,016 به ما گفتند ما نمی‌توانستیم انجامش دهیم، 151 00:06:48,040 --> 00:06:50,178 مردم فکر می‌کردند ما قرار بود بمیریم، 152 00:06:50,178 --> 00:06:52,432 آدم‌ها به معنای واقعی می‌آمدند و به من می‌گفتند: 153 00:06:52,432 --> 00:06:54,296 «قرار است که شما بمیرید.» 154 00:06:54,320 --> 00:06:57,600 و من فکر می‌کردم: «خب، این دیگر مشغله‌ی من است، مشغله‌ی شما نیست.» 155 00:06:57,948 --> 00:07:00,568 در نهایت، شاه‌حسین، شاه اردن، میدن را حمایت کرد، 156 00:07:00,592 --> 00:07:03,031 و آن، چیز شگفت‌انگیزی بود، 157 00:07:03,055 --> 00:07:05,586 خیلی جلوتر از زمانه‌ی خودش همه چیز در رابطه با برابری. 158 00:07:05,610 --> 00:07:08,680 دور دنیا، با پیامی از صلح و برابری، کشتی‌رانی کردیم. 159 00:07:08,704 --> 00:07:12,212 ما تنها قایقی در مسابقه بودیم که همراه خودمان پیامی داشتیم. 160 00:07:12,236 --> 00:07:14,594 دو مرحله از وایت برد را بردیم. 161 00:07:14,618 --> 00:07:16,261 دو تا از سخت‌ترین مرحله‌ها. 162 00:07:16,285 --> 00:07:17,920 و در کل دوم شدیم. 163 00:07:17,944 --> 00:07:22,419 و آن همچنان بهترین نتیجه برای یک قایق انگلیسی از سال ۱۹۷۷ است. 164 00:07:22,443 --> 00:07:24,152 برای خیلی‌ها خوش‌آیند نبود. 165 00:07:24,176 --> 00:07:26,028 و فکر می‌کنم کاری را که آن‌موقع کرد، 166 00:07:26,052 --> 00:07:27,296 ما متوجه نشدیم. 167 00:07:27,320 --> 00:07:29,899 ما خط پایان را رد کردیم، این پایان خارق‌العاده. 168 00:07:29,899 --> 00:07:33,378 ۶۰۰ قایق که با ما به سولِن می‌آیند؛ 169 00:07:33,402 --> 00:07:36,914 ۵۰،۰۰۰ نفر در دهکده‌ی اوشن، که وقتی ما رسیدیم، می‌خواندند: 170 00:07:36,914 --> 00:07:39,701 «میدن، میدن.» 171 00:07:40,378 --> 00:07:43,179 بنابراین ما می‌دانستیم کاری را که می‌خواستیم انجام دادیم، 172 00:07:43,203 --> 00:07:45,966 و امیدوار بودیم، که به چیز خوبی برسیم، 173 00:07:45,990 --> 00:07:51,290 ولی آن‌موقع هیچ ایده‌ای نداشتیم، که زندگی چند خانم را تغییر دادیم. 174 00:07:51,658 --> 00:07:53,923 اقیانوس منجمد جنوبی اقیانوس مورد علاقه‌ی من است. 175 00:07:53,947 --> 00:07:55,574 هر اقیانوسی شخصیت دارد. 176 00:07:55,598 --> 00:07:58,454 خب، اقیانوس اطلس شمالی، اقیانوس سرخوشی است. 177 00:07:58,478 --> 00:08:02,495 مفرح، پرنشاط و خواستنی است، 178 00:08:02,519 --> 00:08:04,248 اقیانوس خوش گذرانی است. 179 00:08:04,272 --> 00:08:07,979 اقبانوس منجمد جنوبی، خیلی جدی است. 180 00:08:08,003 --> 00:08:12,199 و دقیقا همان لحظه که وارد اقیانوس منجمد جنوبی می‌شوید، 181 00:08:12,223 --> 00:08:13,887 عرض و طول جغرافیایی 182 00:08:13,911 --> 00:08:15,491 متوجه می‌شوید که آنجا هستید. 183 00:08:15,515 --> 00:08:17,086 موج‌های خیلی عظیم، 184 00:08:17,110 --> 00:08:19,641 تبدیل به موج‌های سرسفید می‌شوند، 185 00:08:19,665 --> 00:08:21,118 همه جا تیره می‌شود، 186 00:08:21,142 --> 00:08:23,193 حس محرومیت پیدا می‌کنید. 187 00:08:23,580 --> 00:08:28,461 خیلی متمرکز شده‌است روی اینکه چه کسی و چه هستید. 188 00:08:28,461 --> 00:08:31,738 با این طبیعت وحشی که اطراف شما است. 189 00:08:32,118 --> 00:08:33,269 خالی است. 190 00:08:33,293 --> 00:08:36,714 خیلی بزرگ و خیلی خالی است. 191 00:08:37,297 --> 00:08:40,155 آلباتروس‌ها را می‌بینید که دور قایق می‌چرخند. 192 00:08:40,179 --> 00:08:43,132 حدود چهار روز، عبور از قلمرو آنها طول می‌کشد. 193 00:08:43,156 --> 00:08:45,478 پس چهار روز با همان آلباتروس هستید. 194 00:08:45,478 --> 00:08:47,618 و آنها ما را به عنوان موجوداتی جدید می‌بینند، 195 00:08:47,618 --> 00:08:52,814 و آنها به معنای واقعی روی بادی که از بادبان اصلی می‌آید موج‌سواری می‌کنند، 196 00:08:52,838 --> 00:08:55,624 و پشت قایق آویزان می‌شوند، 197 00:08:55,648 --> 00:08:57,514 و حضور آنها را پشتتان حس می‌کنید. 198 00:08:57,514 --> 00:08:58,723 و رویتان را برمی‌گردانید، 199 00:08:58,747 --> 00:09:00,831 و یک آلبتروس هست که شما را نگاه می‌کند. 200 00:09:00,855 --> 00:09:02,835 ما میدن را آخر مسابقه فروختیم، 201 00:09:02,859 --> 00:09:04,229 ولی همچنان پول نداشتیم. 202 00:09:04,253 --> 00:09:06,301 و پنج سال پیش پیدایش کردیم، 203 00:09:06,325 --> 00:09:08,904 همان زمانی که یک کارگردان تصمیم گرفت، 204 00:09:08,928 --> 00:09:11,745 که می‌خواهد یک مستند درباره‌ی میدن بسازد. 205 00:09:11,769 --> 00:09:12,850 ما میدن را پیدا کردیم، 206 00:09:12,850 --> 00:09:14,345 و میدن دوباره وارد زندگی من شد، 207 00:09:14,345 --> 00:09:17,663 و واقعا خیلی از چیزهایی که فراموش کرده بودم را به یاد من آورد، 208 00:09:17,687 --> 00:09:18,983 در طی سال‌ها، 209 00:09:19,007 --> 00:09:21,635 درباره‌ی اینکه باید حس درونی و قلبم را دنبال کنم، 210 00:09:21,659 --> 00:09:24,126 و اینکه واقعا جزوی از جهان هستی باشم. 211 00:09:24,150 --> 00:09:28,249 و هرچیزی که من در زندگی مهم می‌دانم، 212 00:09:28,273 --> 00:09:29,948 میدن به من برگردانده است. 213 00:09:29,972 --> 00:09:31,769 دوباره، نجاتش دادیم، 214 00:09:31,769 --> 00:09:33,280 یک تآمین مالی جمعی انجام دادیم، 215 00:09:33,280 --> 00:09:35,302 ما آن را از جمهوری سیشل نجات دادیم. 216 00:09:35,326 --> 00:09:37,634 پرنسس هایا، دختر شاه‌حسین، 217 00:09:37,658 --> 00:09:41,263 هزینه‌ی حمل و نقل به انگلیس، و سپس ترمیمش را تآمین کرد. 218 00:09:41,287 --> 00:09:43,102 همه‌ی خدمه‌ی اصلی حضور داشتند. 219 00:09:43,126 --> 00:09:45,074 دوباره گروه اصلی‌مان را دورهم جمع کردیم. 220 00:09:45,640 --> 00:09:48,438 و بعد تصمیم گرفتیم، می‌خواستیم با میدن چه کنیم؟ 221 00:09:48,462 --> 00:09:51,216 و این برای من، واقعا لحظه‌ای از زندگی‌ام بود، 222 00:09:51,240 --> 00:09:54,336 که به تمام کارهایی که در گذشته انجام داده بودم، نگاه کردم. 223 00:09:54,360 --> 00:09:56,502 همه‌ی پروژه‌ها، همه‌ی احساسات، 224 00:09:56,526 --> 00:09:59,550 همه‌ی اشتیاق‌ها، همه‌ی نبردها، همه‌ی مبارزه‌ها 225 00:09:59,574 --> 00:10:02,686 و تصمیم گرفتم که می‌خواستم میدن آن مبارزه را 226 00:10:02,710 --> 00:10:04,229 برای نسل بعدی ادامه دهد. 227 00:10:04,253 --> 00:10:07,545 میدن دور دنیا را در یک تور پنج ساله، سفر می‌کند. 228 00:10:07,569 --> 00:10:11,713 ما داریم هزاران دختر را از سراسر دنیا مشغول می‌کنیم، 229 00:10:11,737 --> 00:10:16,308 ما داریم برنامه‌های اجتماعی را که دختران را وارد فضای آموزشی می‌کند، حمایت می‌کنیم. 230 00:10:16,332 --> 00:10:19,453 تحصیل و آموزش فقط به معنای نشستن سر کلاس نیست. 231 00:10:19,477 --> 00:10:24,610 این برای من، یعنی به دختران آموزش دهیم، که لزومی ندارد شما همه یک شکل باشید، 232 00:10:24,634 --> 00:10:27,023 لزومی ندارد همه احساسات یکسان داشته باشید. 233 00:10:27,047 --> 00:10:28,850 لزومی ندارد که همه یک شکل رفتار کنید. 234 00:10:28,850 --> 00:10:29,870 می‌توانید موفق باشید، 235 00:10:29,870 --> 00:10:31,530 می‌توانید رویاهایتان را دنبال کنید 236 00:10:31,530 --> 00:10:33,001 و می‎‌توانید برای آنها بجنگید. 237 00:10:33,001 --> 00:10:34,914 زندگی آنقدر آسان نیست که از آ به ب برود. 238 00:10:34,914 --> 00:10:35,872 زندگی بی‌نظم است. 239 00:10:35,896 --> 00:10:38,708 زندگی من از ابتدا تا آخر بی‌نظم بوده است، 240 00:10:38,732 --> 00:10:41,349 ولی به یک نحوی به راهی که داریم می‌رویم، رسیده‌ام. 241 00:10:41,373 --> 00:10:45,144 آینده برای ما و میدن بی‌نظیر به نظر می‌رسد. 242 00:10:45,168 --> 00:10:46,796 و برای من، 243 00:10:46,820 --> 00:10:48,981 این است که کار را به سرانجام برسانم. 244 00:10:49,005 --> 00:10:51,524 این است که کار را با میدن به سرانجام برسانم، 245 00:10:51,548 --> 00:10:54,211 و از آن استفاده کنم که به دختران بگویم، 246 00:10:54,235 --> 00:10:56,642 که اگر فقط یک نفر به شما باور داشته باشد، 247 00:10:56,666 --> 00:10:58,401 می‌توانید هرکاری انجام دهید.