1 00:00:03,805 --> 00:00:05,134 مردم از من نفرت دارند. 2 00:00:05,924 --> 00:00:07,164 مردم از من می‌ترسند. 3 00:00:08,414 --> 00:00:11,634 می‌دانید، من پرفسور ارتباطات هستم. 4 00:00:12,194 --> 00:00:15,086 این مردمی که از من نفرت دارند و از من می‌ترسند برخی از 5 00:00:15,176 --> 00:00:21,096 زرنگ‌ترین، خلاق‌ترین و کارآفرین‌ترین اشخاصی هستند که می‌شناسم. 6 00:00:22,346 --> 00:00:23,687 من ابزار خودم را دارم. 7 00:00:24,347 --> 00:00:29,615 و ابزاری که به‌ کار می‌برم باعث می‌شود ‌آن‌ها از من بترسند و بیزار باشند. 8 00:00:30,565 --> 00:00:35,076 به عنوان پرفسور، من کاری را می‌کنم که «تماس سرد» نام دارد. 9 00:00:35,116 --> 00:00:38,386 آنجا که به سوی دانشجویی نگاه می‌کنم و می‌گویم: «چه فکر می‌کنی؟ 10 00:00:38,706 --> 00:00:41,076 در مورد چیزی که هم اینک بحث شد، چه احساسی داری؟ 11 00:00:41,606 --> 00:00:43,517 چگونه تو را متاثر می‌سازد؟ 12 00:00:44,167 --> 00:00:46,855 و این هراس می‌آفریند، 13 00:00:48,075 --> 00:00:51,626 نه تنها برای دانشجویانم بلکه برای همه: 14 00:00:52,166 --> 00:00:56,076 همان لحظه‌ که از ما خواسته می‌شود مفصل صحبت کنیم. 15 00:00:57,006 --> 00:00:58,248 آیا می‌توانیم؟ 16 00:00:59,148 --> 00:01:02,887 حال مطمئن باشید، من هرگز با دانشجویانم تماس سرد نداشته‌ام. 17 00:01:03,087 --> 00:01:05,847 فکر می‌کنم این کار گستاخی‌ است و می‌دانم که دشوار است. 18 00:01:06,897 --> 00:01:08,311 اما مردم از آن می‌ترسند. 19 00:01:09,211 --> 00:01:14,898 ۸۵ درصد مردم می‌گویند که از سخن‌رانی عمومی هراس دارند. 20 00:01:14,948 --> 00:01:17,947 و صراحتاَ فکر می‌کنم که ۱۵٪ باقی‌مانده دروغ می‌گویند. 21 00:01:18,207 --> 00:01:22,238 فکر کنم که می‌توانیم وضعیتی را دریابیم که آن‌ها را عصبی هم می‌سازد. 22 00:01:22,928 --> 00:01:28,448 امروز، هدفم این است که با شما چند ترفند و فنی را به اشتراک بگذارم که به 23 00:01:28,688 --> 00:01:32,538 شما هنگام صحبت کردن کمک می‌نماید تا با اعتماد به نفس و راحت باشید، 24 00:01:32,727 --> 00:01:37,107 به عبارت دیگر، بتوانید سریع فکر کنید و هوشمند صحبت نمایید. 25 00:01:38,047 --> 00:01:41,288 برای انجام آن، قرار است به چهار مرحله‌ی متفاوت نظر بیندازیم. 26 00:01:41,458 --> 00:01:44,079 نخست، قصد داریم در مورد رویکرد کاربردی خود حرف بزنیم. 27 00:01:44,669 --> 00:01:47,329 سپس، در مورد شنوندگان خود گپ می‌زنیم، 28 00:01:47,679 --> 00:01:50,029 زمینه‌ی که ما خود را در آن در می‌یابیم 29 00:01:50,049 --> 00:01:55,758 و سرانجام، ساختارهایی که برای رسانیدن پیام‌ها کار می‌گیریم. 30 00:01:56,948 --> 00:01:59,319 خُب، بیایید از صحبت رویکرد آغاز کنیم. 31 00:02:00,569 --> 00:02:03,750 من سالهای سال قبل، متوجه اهمیت رویکرد شدم 32 00:02:04,100 --> 00:02:08,047 زمانی‌که من و زنم سفر زندگی را شروع کردیم. 33 00:02:08,077 --> 00:02:11,869 ما سر موارد بسیار کوچک جدل می‌کردیم. 34 00:02:13,009 --> 00:02:15,699 مسایلی که بیش‌تر در حمام رخ می‌دادند. 35 00:02:15,729 --> 00:02:17,450 ما به آن دعواهای حمامی می‌گفتیم: 36 00:02:17,450 --> 00:02:18,609 «صندلی توالت بالاست؟» 37 00:02:18,649 --> 00:02:20,270 «آیا صندلی توالت پایین است؟» 38 00:02:20,290 --> 00:02:23,124 تا کنون، بزرگ‌ترین منازعه‌‌ای که من و همسرم داشتیم 39 00:02:23,964 --> 00:02:25,364 سر خمیردندان بود. 40 00:02:25,394 --> 00:02:26,934 (خنده) 41 00:02:27,204 --> 00:02:30,678 می‌بینید، همسرم غلتنده و من فشاردهنده‌ام. 42 00:02:31,648 --> 00:02:33,600 و تمامی کسانی که غلتنده‌اید، 43 00:02:33,600 --> 00:02:37,360 من اثر هنری‌ ساخته‌دستتان با خمیردندان را ستایش می‌کنم. 44 00:02:37,390 --> 00:02:42,121 اما می‌دانید که بدتری چیزی که برای شما رخ خواهد داد 45 00:02:42,151 --> 00:02:46,408 این است که فشاردهنده می‌آید و همه‌ی تلاش‌هاش شما را بر باد می‌دهد. 46 00:02:46,408 --> 00:02:49,698 برای من اما، کشیدن خمیردندان از لوله عمل چرخاشگرانه است. 47 00:02:49,711 --> 00:02:52,081 من در بامداد و شب احساس قدرتمندی می‌کنم. 48 00:02:52,091 --> 00:02:53,110 (خنده) 49 00:02:53,360 --> 00:02:56,191 و ما همواره همین‌گونه بالای موارد کوچک می‌جنگیم. 50 00:02:56,191 --> 00:02:59,122 و سرانجام، همسرم که باهوش‌تر از من است، 51 00:02:59,482 --> 00:03:02,903 گفت: « آتش بس. این چه‌کاری است می‌کنیم؟ ما تازه ازدواج کردیم. 52 00:03:02,903 --> 00:03:05,340 یکدیگر را دوست داریم، هنوز هم با هم می‌جنگیم. 53 00:03:05,340 --> 00:03:07,360 باید به این متفاوت بنگریم.» 54 00:03:07,480 --> 00:03:12,020 و همین‌ که به دعواهای حمامی خود به عنوان 55 00:03:12,660 --> 00:03:14,850 فرصت نگاه کردیم- 56 00:03:14,980 --> 00:03:20,243 فرصت‌هایی برای آموزش از یکدیگر، برای ساختن امتیازها، برای همکاری - 57 00:03:20,282 --> 00:03:21,591 اوضاع عوض شد. 58 00:03:21,951 --> 00:03:24,702 و من خرسندم که بگویم، بعد ار ۱۵ سال ازدواج، 59 00:03:24,812 --> 00:03:27,120 ما دیگر بالای خمیردندان نمی‌جنگیم. 60 00:03:27,160 --> 00:03:28,300 (خنده) 61 00:03:28,720 --> 00:03:32,020 همین رویکر مصداق در ارتباط دارد. 62 00:03:32,050 --> 00:03:35,951 بسیاری از ما، زمانی‌ که در وضعیت‌های هستیم و نیاز به ارتباط داریم 63 00:03:37,101 --> 00:03:39,002 به آن تهدیدآمیز می‌نگریم. 64 00:03:39,392 --> 00:03:42,283 به آن‌ همانند فرصت‌های برای شکست می‌بینیم. 65 00:03:42,743 --> 00:03:45,302 و می‌خواهم پیشنهاد نمایم که باید تغییرش بدهیم. 66 00:03:45,602 --> 00:03:48,682 ما باید به ارتباطات رویکرد باز داشته باشیم، 67 00:03:48,732 --> 00:03:53,213 به آن همچون فرصت به‌اشتراک‌گذاری ایده‌ها، باورها و نوآوری‌های خود ببینیم. 68 00:03:53,503 --> 00:03:56,473 و زمانی‌ که دیدگاه باز را می‌گیریم، 69 00:03:56,863 --> 00:03:59,342 ناگهان، چیزی که از آن می‌هراسیم 70 00:03:59,732 --> 00:04:02,092 مبدل به چیزی می‌شود که در آغوش می‌گیریم. 71 00:04:02,112 --> 00:04:04,613 خب، نخستین گام برای ارتباط موثر 72 00:04:04,643 --> 00:04:07,363 رویکرد باز می‌باشد. 73 00:04:08,983 --> 00:04:10,283 اما کافی نیست. 74 00:04:10,833 --> 00:04:14,512 ما باید در مورد شنوندگان خود نیز بیندیشیم. 75 00:04:16,012 --> 00:04:20,961 و برای من، رویکرد با آن متضاد به روشی است که بیش‌تر مردم انجام می‌دهند. 76 00:04:20,981 --> 00:04:24,110 بسیاری از ما فکر می‌کنیم: «این چیزی است که می‌خواهم بگویم» 77 00:04:24,110 --> 00:04:26,343 یا «این چیزی است که باید بگویم.» 78 00:04:26,633 --> 00:04:29,073 من می‌گویم که این کاملاَ اشتباه است. 79 00:04:29,103 --> 00:04:32,933 باید در این مورد بیندیشید: «شنوندگان‌ام چه را می‌خواهند بشنوند؟» 80 00:04:34,863 --> 00:04:38,243 و این به جودوی لفظی می‌ماند که من کلمات را به اظراف حرکت می‌دهم، 81 00:04:38,243 --> 00:04:40,654 اما در حقیقت، این تفاوت بنیادی است. 82 00:04:40,674 --> 00:04:43,255 اگر از خود بپرسم: «مخاطبانم چه را نیاز دارند؟» 83 00:04:43,255 --> 00:04:46,165 من را در خدمت شنوندگان قرار می‌دهد. 84 00:04:46,185 --> 00:04:48,014 در مورد نیازهای آن‌ها است. 85 00:04:48,304 --> 00:04:52,153 و برای دانستن این نیازها، باید شناسایی انجام بدهم. 86 00:04:52,173 --> 00:04:54,653 باید از خود بپرسم که چه کسانی‌ هستند. 87 00:04:56,023 --> 00:05:00,194 سه چیزی که فکر کنم نیاز داریم از خود در مورد مخاطبان‌مان بپرسیم این است: 88 00:05:00,204 --> 00:05:01,934 «دانش‌شان چیست؟» 89 00:05:01,994 --> 00:05:03,863 «چه را می‌دانند؟» 90 00:05:04,483 --> 00:05:06,073 و اگر به حد کافی نمی‌دانند: 91 00:05:06,073 --> 00:05:08,894 «چه کار می‌توانیم انحام دهیم که معلومات را بسته‌بندی نماییم 92 00:05:08,924 --> 00:05:11,235 تا آن‌ها لوازم مورد نیاز را داشته باشند؟» 93 00:05:11,515 --> 00:05:12,835 افزون بر دانش، 94 00:05:12,835 --> 00:05:15,774 باید در مورد توقعات‌‌شان بیندیشیم. 95 00:05:16,454 --> 00:05:21,633 و با توقعات، منظورم این است: آن‌ها از من چه توقعی دارند؟ 96 00:05:22,463 --> 00:05:26,595 بسیاری از مخاطبان از نوع ارائه شما قبلاَ شنیده‌اند: 97 00:05:26,625 --> 00:05:28,186 شاید عبارتی متقاعدکننده است، 98 00:05:28,536 --> 00:05:31,656 احتمالاَ نوعی از تبلیغات و بازاریابی است، 99 00:05:31,696 --> 00:05:33,464 شاید هم سخنرانی TED باشد. 100 00:05:33,754 --> 00:05:37,085 مخاطبان شما نوع ارائه شما را قبلاَ شنیده‌اند، 101 00:05:37,085 --> 00:05:39,075 پس از شما چه توقعی دارند؟ 102 00:05:39,475 --> 00:05:42,795 و بعداَ شما تصمیم می‌گیرید که با آن توقعات موافقت می‌کنید یا نه. 103 00:05:43,435 --> 00:05:45,556 من دو طفل کوچک دارم، 104 00:05:45,556 --> 00:05:48,506 و یاد گرفته‌ام که رسیدگی نکردن به توقعات آن‌ها 105 00:05:48,546 --> 00:05:52,845 در واقع موثرترین چیزی است که برای ارتباط مورد نیاز می‌توانم انجام بدهم. 106 00:05:53,875 --> 00:05:56,217 بچه‌هایم برخی اوقات من را ناراحت می‌سازند. 107 00:05:56,547 --> 00:06:01,065 و زمانی که ناراحتم می‌سازند، عادت داشتم بی‌فایده صدای خود را بلند کنم. 108 00:06:01,105 --> 00:06:02,185 چیزی رخ نداد. 109 00:06:02,215 --> 00:06:03,677 نادیده گرفته می‌شدم. 110 00:06:03,707 --> 00:06:05,936 و این برای شخص ارتباطی سخت است. 111 00:06:05,936 --> 00:06:07,587 خب، چه کاری انجام دادم - 112 00:06:07,607 --> 00:06:09,896 زمانی که از بچه‌های خود بسیار ناراحتم، 113 00:06:09,906 --> 00:06:12,116 صدایم را پایین می‌آورم. 114 00:06:12,886 --> 00:06:15,446 و آن‌ها از مسیر کار خود پس می‌مانند. 115 00:06:16,106 --> 00:06:20,255 نقض کردن توقعات، برخی اوقات می‌تواند ما را در ارتباط کمک کند. 116 00:06:20,845 --> 00:06:25,287 آخرین موردی را که باید به ن فکر کرد: «برخورد آن‌ها چگونه خواهد بود؟» 117 00:06:25,467 --> 00:06:27,446 رویکرد شما در ارتباطات 118 00:06:27,446 --> 00:06:31,626 از این‌که شنوندگان در مورد صحبت شما چه فکر می‌کنند، متاثر می‌شود: 119 00:06:31,657 --> 00:06:33,907 آیا با آن موافق‌اند؟ آیا مخالف‌اند؟ 120 00:06:33,917 --> 00:06:35,647 یا مردد هستند؟ ندانم‌گرا؟ 121 00:06:35,667 --> 00:06:40,048 این‌ها مواردی هستند که باید از خود در هنگام ارتباطات بپرسید. 122 00:06:40,308 --> 00:06:43,617 خب، ما باید مخاطبان‌مان را تحسین نماییم. 123 00:06:44,617 --> 00:06:48,837 زمانی‌که کودک کوچکم در کودکستان بود، من داوطلب شدم. 124 00:06:48,857 --> 00:06:50,737 به کلاسش آمدم، 125 00:06:50,767 --> 00:06:53,296 آموزگار رفت بیرون تا چیزی یا تماسی را پاسخ بدهد، 126 00:06:53,296 --> 00:06:55,957 و من مسوول پروژه‌ي هنری بودم. 127 00:06:56,557 --> 00:06:58,648 اوه، این یک اشتباه بود. 128 00:06:59,128 --> 00:07:00,514 کودکان در اطراف می‌دویدند. 129 00:07:00,514 --> 00:07:03,340 داشتم می‌گفتم: «بس کن، جانی.» «سلی، این کار را نکن.» 130 00:07:03,340 --> 00:07:04,380 کسی نمی‌شنید. 131 00:07:05,457 --> 00:07:07,787 معلم شبیه یودا بازگشت، 132 00:07:07,817 --> 00:07:11,428 به فاجعه‌ای که پس از نبود کوتاهش رخ داده بود، نگاه کرد 133 00:07:11,688 --> 00:07:13,303 و به اطفال نگاه کرد 134 00:07:13,303 --> 00:07:16,253 و روع به دادن جایزه بابت رفتار مثبت کرد. 135 00:07:17,208 --> 00:07:21,839 گفت: «ژانِت، چقدر خوب قلم‌دانی خود را پاک کردی.» 136 00:07:22,699 --> 00:07:27,328 «ساموئل، تشکر از این‌که با قیچی‌ قدم زدی» 137 00:07:27,478 --> 00:07:28,638 (خنده) 138 00:07:29,108 --> 00:07:33,048 دانش‌آموزان به جای خود ماندند، رفتار خود را تغییر دادند. 139 00:07:33,078 --> 00:07:37,699 آموختم که باید دانست مخاطبان به چه نیاز دارند. 140 00:07:37,719 --> 00:07:41,059 و تا امروز، کوشش می‌کنم که این قواعد را عملی کنم. 141 00:07:41,639 --> 00:07:44,860 من همچنین آموختم که هرگز نمی‌توانم دوره ابتدایی را تدریس کنم. 142 00:07:44,870 --> 00:07:47,807 اگر گناه و شرم کار نمی‌کنند، نمی‌توانم آن‌ها را تدریس کنم. 143 00:07:47,817 --> 00:07:48,927 (خنده) 144 00:07:49,037 --> 00:07:52,218 خب، شناختن مخاطبان خیلی مهم است. 145 00:07:52,448 --> 00:07:54,049 اما فراتر از شناسایی مخاطبان، 146 00:07:54,049 --> 00:07:57,590 شما باید زمینه‌ی که در آن صحبت می‌کنید را تحسین نمایید. 147 00:07:57,900 --> 00:08:01,324 هرگاهی که حرف می‌زنید، شما در زمینه‌ی خاصی هستید. 148 00:08:01,354 --> 00:08:04,370 و برای من، زمینه همراه به دسته‌ای از متغیرهای گوناگون می‌آید. 149 00:08:04,390 --> 00:08:07,959 نخستین چیز در مورد زمینه که باید به آن فکر کرد، زمان است. 150 00:08:07,979 --> 00:08:10,730 کدام ساعت روز شما ارتباط برقرار می‌کنید؟ 151 00:08:11,350 --> 00:08:13,727 اگر در صبح زود صحبت می‌کنید، 152 00:08:13,737 --> 00:08:15,741 باید اندکی بیش‌تر انرژی داشته باشید تا 153 00:08:15,741 --> 00:08:16,811 مردم را سرگرم بسازید. 154 00:08:16,811 --> 00:08:20,891 همچنان پس از ناهار، مردم کومای غذایی را تجربه می‌کنند. 155 00:08:22,060 --> 00:08:24,449 من دبیرستان را سالیان پیش تدریس می‌کردم. 156 00:08:24,459 --> 00:08:27,270 و فکر کنم مدیرم زیاد دوستم نداشت 157 00:08:27,300 --> 00:08:32,432 چون به من قبل و بعد از ناهار با سال اولیها کلاس داد بود. 158 00:08:32,461 --> 00:08:35,791 و اگر چیزی در مورد بچه‌های ۱۴ و ۱۵ ساله می‌دانید، 159 00:08:35,811 --> 00:08:39,331 آن‌ها به غذا و تجربیات اجتماعی زیادی نیاز دارند. 160 00:08:39,391 --> 00:08:44,391 خب، برای نخستین‌بار که دانش‌آموزان سال‌اول پس از ۴ ساعت کلاس نزدم آمدند، 161 00:08:44,411 --> 00:08:46,161 به شکل مرگ‌آوری خسته بودند. 162 00:08:46,191 --> 00:08:48,539 به سختی می‌توانستند حرکت کنند چه رسد به فکر کردن. 163 00:08:49,219 --> 00:08:51,911 بعد از ناهار، زمانی‌که دومین دسته به من ملحق شد، 164 00:08:51,931 --> 00:08:56,202 آن‌ها از غذا، کافئین و دوستان خود تقویت یافته بودند. 165 00:08:56,232 --> 00:08:58,421 کلاس پرشوری بود. 166 00:08:58,441 --> 00:09:00,981 و باید درس یکسانی را به آن‌ها می‌آموختم. 167 00:09:01,871 --> 00:09:03,221 چگونه انجامش دادم؟ 168 00:09:03,221 --> 00:09:06,441 طرز برخوردم هنگام رفتن به کلاس تغییر دادم. 169 00:09:07,321 --> 00:09:09,560 کلاس پیش از ناهار خیلی هم‌کارانه بود، 170 00:09:09,560 --> 00:09:11,701 افراد هرسو می‌رفتند، فعالیت‌های زیاد؛ 171 00:09:11,701 --> 00:09:13,913 پس از ناهار، اندکی دل‌پذیرتر. 172 00:09:13,913 --> 00:09:19,381 شما باید متن را طراحی نمایید و زمان تا پیام‌تان موثر باشد. 173 00:09:21,231 --> 00:09:23,882 زمینه (متن) شامل عاطفه هم است. 174 00:09:24,122 --> 00:09:27,862 خیلی‌ها، زمانی که ارتباط برقرار می‌کنیم، به معلومات می‌اندیشیم: 175 00:09:27,902 --> 00:09:31,252 در سرم چیست، از قلبم می‌خواهم با شما ارتباط داشته باشم؟ 176 00:09:31,292 --> 00:09:33,753 اما ما احساسات را نیز ردوبدل می‌کنیم. 177 00:09:33,883 --> 00:09:36,993 شاید می‌خواهیم که مردم را هیجانی و انگیزه بدهیم. 178 00:09:37,303 --> 00:09:38,883 شاید می‌کوشیم که بترسانیم، 179 00:09:38,883 --> 00:09:42,802 فضای را ایجاد کنیم که آن‌ها را وادار به تغییر کند. 180 00:09:42,802 --> 00:09:45,193 بعضاَ فقط می‌خواهیم که القای اعتماد‌به‌نفس کنیم: 181 00:09:45,193 --> 00:09:47,032 شما باید به چیزی که می‌گویم باور کنید. 182 00:09:47,032 --> 00:09:51,604 اما باید در مورد عاطفه و هم معلومات فکر کنیم. 183 00:09:53,374 --> 00:09:58,312 آخرین جز متن شما باید به این‌که کجا جسماَ صحبت می‌کنید، باشد. 184 00:09:59,122 --> 00:10:00,883 موقعیت مهم است. 185 00:10:02,003 --> 00:10:04,534 همین روز پیش، در روزنامه‌ خواندم 186 00:10:04,534 --> 00:10:07,973 که دختر پیش‌آهنگ در ایالت کالیفرنیا امسال 187 00:10:07,983 --> 00:10:12,793 کسی که در جریان سالگرد کلچه دختر سرآهنگ بیش‌ترین کلکچه را فروخت 188 00:10:13,113 --> 00:10:17,324 مغازه‌ی مقابل آن از ماری‌جوانای طبی قانونی ترتیب داد. 189 00:10:18,624 --> 00:10:21,654 وی بیش‌تر از هرکسی دیگر، کلوچه فروخت. 190 00:10:21,674 --> 00:10:23,824 موقعیت اهمیت دارد. 191 00:10:23,854 --> 00:10:25,714 فکر کنید که چگونه اتاق را سروسامان داد. 192 00:10:25,744 --> 00:10:28,744 فکر محیط را کنید: آیا زنده‌است؟ آیا مجازی‌ است؟ 193 00:10:28,754 --> 00:10:31,845 این‌ها نحوه‌ی ارتباط شما را تغییر می‌دهند. 194 00:10:31,865 --> 00:10:34,785 ما باید در مورد موقعیت فکر کنیم. 195 00:10:36,225 --> 00:10:38,394 خب، رویکردمان مهم است. 196 00:10:38,474 --> 00:10:40,264 مخاطبین مهم اند. 197 00:10:40,554 --> 00:10:44,162 زمینه‌ی که ما خود را در آن درمی‌یابیم 198 00:10:44,902 --> 00:10:47,854 و شکلی که پیام‌های خود را ساختار می‌بندیم، مهم می‌باشند. 199 00:10:50,444 --> 00:10:55,814 این ساده‌تر خواهد بود اگر معلومات ساختاربندی شوند. 200 00:10:56,214 --> 00:11:00,974 در واقع، ما معلومات را ۴۰٪ بهتر حفظ می‌کنیم، اگر ساختاربندی شده باشند. 201 00:11:01,444 --> 00:11:03,184 منظورم از آن چیست؟ 202 00:11:03,204 --> 00:11:06,285 برخی از شما بسیار جوانید تا موارد را یاد کنید، 203 00:11:06,315 --> 00:11:08,125 اما اشخاص هم‌سن من، 204 00:11:08,125 --> 00:11:10,545 زمانی‌که می‌خواهند به کسی از تلیفون تماس بگیرند، 205 00:11:10,935 --> 00:11:13,406 ما مجبور بودیم تا شماره‌ی تماس را حفظ کنیم. 206 00:11:13,726 --> 00:11:16,205 امروزه اطفالم، فقط به تصویر نگاه و دکمه فشار می‌دهند، 207 00:11:16,205 --> 00:11:18,505 و کسی دیگر در تلفن شروع به صحبت می‌کند. 208 00:11:18,505 --> 00:11:20,575 از ما خیلی دشواتر بود. 209 00:11:20,635 --> 00:11:22,075 مجبور بودیم ۱۰رقم یاد را کنیم. 210 00:11:22,075 --> 00:11:24,796 حفظ ۱۰ رقم کار سختی‌است، پس ما چه می‌کردیم؟ 211 00:11:24,796 --> 00:11:28,005 ما آن را ساختاربندی می‌کردیم: سه-سه و چهار. 212 00:11:28,995 --> 00:11:30,445 این‌گونه یادش می‌کردیم. 213 00:11:30,445 --> 00:11:32,107 منظورم از ساختار هم همین‌ است. 214 00:11:32,107 --> 00:11:35,156 معلومات قسمی گذاشته می‌شوند که آسان‌تر‌ شوند 215 00:11:35,156 --> 00:11:38,956 نه تنها برای شما که سخنران‌اید بلکه برای مخاطبان تا به یادش داشته باشند. 216 00:11:40,526 --> 00:11:44,195 اکنون، ساختارهای دلخواه زیادی دارم. 217 00:11:44,195 --> 00:11:46,545 شما به ساختارهای پیش از من خوب می‌بینید. 218 00:11:46,545 --> 00:11:51,656 نخستین ساختار، ساختار مسلسل است: گذشته-حال-آینده. 219 00:11:51,686 --> 00:11:53,077 موارد قبلاَ اینگونه بودند. 220 00:11:53,077 --> 00:11:54,316 امروزه این شکلی اند. 221 00:11:54,316 --> 00:11:56,417 این شکل در آینده خواهند بود. 222 00:11:56,437 --> 00:11:59,496 ساختار مسلسلی واقعاَ شما را کمک می‌کند 223 00:11:59,496 --> 00:12:03,366 تا شنوندگان خود را از یک‌جا به دیگر هدایت نمایید. 224 00:12:03,576 --> 00:12:06,677 خیلی به صراحت، ساختارها توقعات را معین می‌کنند. 225 00:12:06,997 --> 00:12:10,877 گم نخواهید شد اگر نقشه داشته باشید. 226 00:12:10,897 --> 00:12:12,647 ساختار شما نقشه‌ای ارایه می‌کند، 227 00:12:12,667 --> 00:12:16,097 و ساختار مسلسلی خیلی مفید واقع خواهد شد. 228 00:12:17,247 --> 00:12:22,486 ساختار بعدی، ساختار چالش-راه‌حل-فایده است. 229 00:12:22,486 --> 00:12:25,767 این یکی از قناعت‌بخش‌ترین ساختارهاست. 230 00:12:25,777 --> 00:12:27,978 شما با شرح پرسمان شروع به شرح می‌کنید، 231 00:12:27,998 --> 00:12:31,548 در مورد راه‌حل آن صحبت می‌نمایید و بعداَ فوایدش را به مردم می‌گویید. 232 00:12:33,337 --> 00:12:38,018 سرانجام، ساختار دلخواه من که زیاد کارش می‌گیرم - 233 00:12:38,028 --> 00:12:40,930 به آن «مک‌گیورِ ساختارها» می‌گویم؛ 234 00:12:41,250 --> 00:12:43,827 می‌تواند شما را از هر وضعیتی برون بکشد - 235 00:12:44,217 --> 00:12:47,859 این ساختار چه. خۤب-‌چه، حالا-‌چه است. 236 00:12:48,129 --> 00:12:50,759 با گقتن این که موضوع چه است، آغاز می‌کنید. 237 00:12:50,799 --> 00:12:53,827 در مرحله‌ی خب-چه، می‌گویید که چرا مهم است. 238 00:12:53,847 --> 00:12:56,418 و می‌گویید که مورد بعدی چیست، چه می‌آید. 239 00:12:56,468 --> 00:12:57,928 مثل چاقوی سوئیس است. 240 00:12:57,958 --> 00:13:00,505 می‌توانید در وضعیت‌های استفاده کنید اگر تدریس می‌کنید. 241 00:13:00,525 --> 00:13:03,728 می‌توانید ازش استفاده کنید اگر می‌خواهید مردم را انگیزه بدهید. 242 00:13:04,078 --> 00:13:07,039 و حتی می‌توانید در معرفی کردن کسی از آن کار بگیرید. 243 00:13:07,079 --> 00:13:10,779 «چه» را به «کی» تغییر بدهید، و ساده معرفی می‌کنید. 244 00:13:13,229 --> 00:13:17,249 ساختار مخاطبان شما را دورهم و در جریان می‌گذارد. 245 00:13:17,719 --> 00:13:20,910 زمانی‌که دانشجو بودم، رهنمایی سفر می‌کردم. 246 00:13:20,940 --> 00:13:23,079 بالاترین مزد را در محوطه دانشگاه داشت. 247 00:13:23,079 --> 00:13:24,910 و پسر، پول نیاز داشتم. 248 00:13:24,950 --> 00:13:28,479 ۱۲ هفته تمرین دیدم تا راهنمای سفر شدم. 249 00:13:28,799 --> 00:13:33,860 خیلی از حقایق جالب -بعضی می‌گویند بیهوده- در مورد دانشگاه آموختم، 250 00:13:34,380 --> 00:13:37,489 موارد در ذهنم گور می‌شدند همراه به چگونه به عقب را گشتن 251 00:13:37,489 --> 00:13:40,040 که تا حال، می‌توانم در خط مستقیم انجامش بدهم. 252 00:13:40,230 --> 00:13:42,510 مهم‌ترین چیزی که به ما آموزش دادند - 253 00:13:42,510 --> 00:13:44,009 گفتند: «گذشته از همه چیز، 254 00:13:44,009 --> 00:13:47,000 برای این‌که رهنمای سفر عالی در این نهاد باشید 255 00:13:47,060 --> 00:13:50,720 هرگز نباید مخاطبین خود را از دست بدهید. 256 00:13:50,750 --> 00:13:54,601 راهنمای سفر خوبی نیستید، اگر گروه مسافر راه را گم می‌کنند.» 257 00:13:55,031 --> 00:13:57,861 چیزی یکسانی در صحبت کردن مصداق دارد. 258 00:13:57,891 --> 00:14:00,591 ساختار مردم را یکجای نگه می‌دارد. 259 00:14:00,891 --> 00:14:02,220 به ساختار نیاز داریم. 260 00:14:04,850 --> 00:14:08,770 خب، می‌بینیم که این لوازم، 261 00:14:09,360 --> 00:14:13,810 لوازمی که ما را کمک می‌نماید مخاطبین را سرگرم و دور هم نگهداریم 262 00:14:13,850 --> 00:14:15,711 و پیام خود را برسانیم 263 00:14:16,221 --> 00:14:22,440 لوزمی‌ هستند که کمک کرد به دانش‌آموزانم تا سخنرانی را دوست بدارند 264 00:14:22,450 --> 00:14:24,161 و بیاموزند تا درست انجام شود. 265 00:14:24,991 --> 00:14:26,951 ربط دارد به این‌که چه رویکرد را می‌گیرید، 266 00:14:27,191 --> 00:14:28,469 مخاطبین، 267 00:14:28,899 --> 00:14:30,139 زمینه 268 00:14:30,289 --> 00:14:31,682 و ساختار. 269 00:14:32,162 --> 00:14:35,903 اکنون من همیشه در جستجوی مثال‌های هستم تا مردم را کمک کنم بفهمند. 270 00:14:35,913 --> 00:14:38,331 روز قبل، صبحانه می‌خوردم و 271 00:14:38,331 --> 00:14:41,131 دور میز به شیر سویای خود دیدم، 272 00:14:41,151 --> 00:14:44,772 و گقتم: «می‌دانید چه؟ این مثال عالی است.» 273 00:14:45,482 --> 00:14:48,511 فکرش را بکنید: شیر سویای ابریشم. 274 00:14:50,631 --> 00:14:55,442 شیر سویای ابریشم برای مخاطبین خاصی هدف‌گذاری شده‌است: 275 00:14:56,032 --> 00:14:58,335 مردمی که مشتاق خوردن غذای صحی‌اند 276 00:14:59,315 --> 00:15:01,915 یا کسانی که با لاکتوز حساس می‌باشند. 277 00:15:03,045 --> 00:15:07,602 نامش ترکیبی از «سویا» و «شیر» است به انگلیسی - 278 00:15:08,122 --> 00:15:09,382 «سیلک». 279 00:15:09,732 --> 00:15:11,362 مطابق میل مخاطبین است 280 00:15:11,362 --> 00:15:15,713 که چیز غنی، گران‌بها، چیز لذیذ باشد. 281 00:15:17,713 --> 00:15:22,014 این در زمانی، در زمینه‌ای، در محیطی است. 282 00:15:22,014 --> 00:15:25,813 اگر متوجه شوید، شیر سویای سیلک پهلوی شیر دیگری است. 283 00:15:25,813 --> 00:15:27,852 این در اصل جایی نیست که بود. 284 00:15:27,872 --> 00:15:29,892 قبلاَ در بخش غذای صحی قرار داشت. 285 00:15:29,912 --> 00:15:31,194 اکنون پهلوی شیر است. 286 00:15:31,194 --> 00:15:34,175 آن‌ها به شکل بسته‌بندی‌ شیر بسته‌بندی‌اش کرده‌اند. 287 00:15:35,085 --> 00:15:38,452 ساختار نام خیلی قانع‌کننده است. 288 00:15:38,472 --> 00:15:42,253 بیایید که واقع‌بین باشیم، می‌توانستند که «موی» نام‌گذاری‌اش کنند. 289 00:15:43,843 --> 00:15:46,083 و هیچ‌کسی آن را نمی‌خرید، نه؟ 290 00:15:46,694 --> 00:15:51,554 خب، اگر پیام را درست بگیرید و و درست ردوبدلش کنید، 291 00:15:51,904 --> 00:15:53,884 تغییری بزرگی ایجاد می‌کنید. 292 00:15:55,564 --> 00:15:59,824 خب، من آنچه برای دانش‌آموزانم خواسته‌ام را برای شما نیز خواهانم: 293 00:16:00,354 --> 00:16:04,354 ارتباطات جسورانه‌‌ای که مستحکم و قانع‌کننده است. 294 00:16:04,864 --> 00:16:09,224 و می‌خواهم که پیام شما حتی پس از رفتن شما در اتاق پژواک بیندازد. 295 00:16:09,514 --> 00:16:12,344 و این مهارت‌هایی‌اند که در اختیار شما قرار دارند. 296 00:16:12,384 --> 00:16:16,796 فقط به تمرین و اندکی از رویکرد مثبت نیاز است. 297 00:16:16,846 --> 00:16:17,865 متشکرم!