۳ راه برای تمرین نزاکت
-
0:01 - 0:04قبل از این که وارد بحث اصلی شوم،
میخواهم با گفتن -
0:04 - 0:06دو موضوع راجع به خودم
شروع کنم. -
0:06 - 0:09نخست این که بیش از۲۰ سال است
درباره آداب -
0:09 - 0:10اجتماعی و نزاکت مینویسم
-
0:10 - 0:13به عنوان نویسندهی کتاب و
ستوننویس مجلات. -
0:14 - 0:16دوم این که،
-
0:16 - 0:21دوستانم می دانند که برای
دعوت کردن من به شام باید خیلی محتاط باشند -
0:21 - 0:23چون هر خطایی که موقع شام ازآنها سر بزند
-
0:23 - 0:25احتمالا جایی چاپ شود.
-
0:25 - 0:26(خندهی حضار)
-
0:26 - 0:29پس، با دقت نگاه میکنم، و میتوانم
ورای چیزها را ببینم. -
0:30 - 0:31(خندهی حضار)
-
0:32 - 0:34حال که حرف مهمانیهای شام شد،
-
0:34 - 0:38میخواهم شما را به عقب، سال ۲۰۱۵ ببرم و
مهمانی شام که به آن رفتم. -
0:39 - 0:41برای مشخص کردن زمان،
-
0:41 - 0:44موقعی بود که کاتلین جنِر برای اولین بار
در حال مشهور شدن بود، -
0:44 - 0:47در حال روشنسازی هویت خود
به عنوان یک کارداشیان -
0:47 - 0:50و گذار به آن مرحله از زندگی خود
به عنوان یک کنشگر ترانس. -
0:50 - 0:53آن موقع من یک ستون در مجله
پیپل نوشتم، -
0:53 - 0:55که دربارهی اهمیت اسامی صحبت کرده بودم.
-
0:55 - 0:57و چگونه اسمها هویت ما هستند.
-
0:58 - 1:02و این که استفاده غلط یا عدم استفاده از
آنها به نحو مشخصی ما را محو میکند. -
1:02 - 1:04و مخصوصا دربارهی کیتلین جنر،
-
1:04 - 1:07از کاتلین گفتم،
و همینطور دربارهی استفاده او از ضمایر. -
1:07 - 1:08ضمایر توسط او.
-
1:09 - 1:11فرض کنیم در این مهمانی شام هستم --
خوشمزه، عالی، مفرح-- -
1:11 - 1:16وقتی میزبانم یکسره درباره کاتلین جنر
روده درازی میکند. -
1:17 - 1:22و ادعا میکند که این بی احترامی
به کاتلین خواهد بود -
1:22 - 1:26مجبورش کنند از اسم جدید و این ضمایر
تازه استفاده کند. -
1:28 - 1:29این حرف تو کتش نمیرود.
-
1:29 - 1:32و من گوش میکنم،
و چون عادت به مراقبه دارم، -
1:32 - 1:35قبل از جواب دادن مکث مقدس خودم را دارم.
-
1:35 - 1:36(خنده)
-
1:38 - 1:40و به او یادآوری میکنم
که وقتی خودش ازدواج کرد، -
1:40 - 1:42نام خانوادگیاش را تغییر داد،
-
1:42 - 1:44و اسم فامیل شوهرش را گرفت.
-
1:44 - 1:47و الان ما همه او را با آن اسم میشناسیم.
-
1:47 - 1:50از آن استفاده نمیکنیم چون که اسم
حقوقی او است، -
1:50 - 1:52این کار را از سر احترام میکنیم.
-
1:52 - 1:54ایضا برای خانم جنر.
-
1:54 - 1:57حرفم را نپذیرفت و سالها قهر بودیم.
-
1:57 - 1:58(خنده)
-
1:59 - 2:00خب...
-
2:02 - 2:04من معروف به آدابدان.
-
2:04 - 2:08و شما احتمالا چندان با این کلمه
آشناییت ندارید. -
2:08 - 2:10جزء محاوره متداول نیست
-
2:10 - 2:13و از لاتین و فرانسوی میآید،
-
2:13 - 2:17و به معنای فردی است که سعی میکند
طبق یک کد اخلاقی زندگی کند، -
2:17 - 2:19کسی که تلاش دارد شهروند خوبی باشد.
-
2:20 - 2:22کلمه «آدابدان» از ان گرفته شده،
-
2:22 - 2:25و تعریف اولیه نزاکت به شهروندانی برمیگردد
-
2:25 - 2:29که حاضرند خودشان را وقف منفعت شهر،
-
2:29 - 2:32سعادت جامعه،
آرمانی بزرگتر کنند. -
2:32 - 2:34بنابراین در این سخنرانی،
-
2:34 - 2:38شما درباره سه روش متمدن بودن خواهید شنید،
البته امیدوارم، -
2:38 - 2:42و مطابق تعریف اصلی نزاکت خواهد بود.
-
2:42 - 2:44مشکل نخست من:
-
2:45 - 2:47نزاکت کلمهای مهجور است.
-
2:48 - 2:50مشکل دوم من:
-
2:50 - 2:52نزاکت به واژهیی کثیف
در این کشور تبدیل شده است. -
2:53 - 2:56خواه گرایشات راستی داشته باشید
یا به چپ. -
2:56 - 3:02و البته بخشی از آن هم به خاطر استفاده نوین
نزاکت است با آداب معاشرت، -
3:02 - 3:05ادب و رفتار رسمی.
-
3:05 - 3:08ما از ایده شهروندی دور افتادیم.
-
3:09 - 3:13بنابراین اجازه دهید، کمی درباره
رفقای راست دستی حرف بزنم، -
3:13 - 3:16آنهایی که نزاکت را با به اصطلاح
اظهارات سیاستپسد ادغام میکنند. -
3:17 - 3:19و برای آنها، نمایش تشریحی نزاکت
-
3:19 - 3:23واقعا به کتاب ۱۹۸۴ اثر
جورج اورول میماند-- -
3:23 - 3:25بقول او گفتار روزنامهای.
-
3:25 - 3:29و این کوششی بود در جهت
تغییر روشی که صحبت میکنیم -
3:29 - 3:31از طریق تغییر اجباری
زبانی که استفاده میکنیم. -
3:31 - 3:34برای تغییر تفکرمان،
توسط تغییر معنای کلمات. -
3:35 - 3:38و من فکر میکنم که میزبان شام من
احتمالا یک مقداری از آن -
3:38 - 3:39در یاوهسرایی در ذهن داشت.
-
3:42 - 3:44و اگر چه پی بردن من برای بار نخست
-
3:44 - 3:45با مشکل نزاکتی راستیها وقتی بود
-
3:45 - 3:48که ستونی درباره کاندیدای
وقت دونالد ترامپ نوشتم. -
3:49 - 3:51و او تازه ادعا کرده بود
-
3:51 - 3:55که وقتی برای اظهارات سیاستپسند ندارد،
-
3:55 - 3:57و اعتقاد داشت که کشور هم این
وقت را ندارد. -
3:57 - 4:01و من حرفش را جدی گرفتم، خیلی--
-
4:02 - 4:06میتوانید تصور کنید که مخاطبین
خیلی در اینترنت دربارهش حرف زدند. -
4:06 - 4:10هزاران پاسخ بود،
و این یکی از همه بیشتربرای من برجسته بود -
4:10 - 4:12زیرا بسیار نمایانگر بود:
-
4:13 - 4:16« اظهارات سیاستپسند
سیستمی رقتانگیز است -
4:16 - 4:19که به آزاداندیشان اجازه میدهد
بر گفتگو تسلط داشته، -
4:19 - 4:22و به مخالف خود انگ بزنند،
او را بد نشان داده و ساکتش کنند.» -
4:23 - 4:28پس فکر کردم برای راستیها،
نزاکت یعنی سانسور. -
4:29 - 4:30خب حق دارند.
-
4:31 - 4:35حال، دوستان چپگرای من نیز
با این مساله مشکل دارند. -
4:35 - 4:37و برای مثال، کسانی بودهاند
-
4:37 - 4:40برخی مقامات در کابینه ترامپ را
که از دیوار مرزی -
4:40 - 4:42رئیس جمهور حمایت کردند را به ستوه آوردند.
-
4:43 - 4:46آنها را گستاخ و بینزاکت نامیدهاند،
-
4:46 - 4:48بدترین حرفها را به آنها زدند.
-
4:48 - 4:50و یک سال بعد از این اتفاق،
-
4:50 - 4:52حتی واشنگتن پست --
-
4:52 - 4:54روزنامه چپگرایی که میشناسید--
-
4:54 - 4:56سرمقالهای نوشت و جانب نزاکت را گرفت.
-
4:57 - 5:01و استدلال کرد که مقامات باید اجازه
داشته باشند در آرامش غذا بخورند. -
5:02 - 5:03همم.
-
5:04 - 5:07« میدانید، دیوار در اینجا
بی نزاکتی واقعی است. -
5:07 - 5:10گاز اشکاور زدن به کودکان،
جداسازی خانوادهها.» -
5:11 - 5:12حرف معترضان این است.
-
5:14 - 5:16و تصور کنید اگر در این کشور
-
5:16 - 5:19ما در طول تاریخ با آدابدانی
و تعظیم همسو میشدیم. -
5:19 - 5:22میدانید، توی فکرم
هواداران حق رای زنان است. -
5:22 - 5:25راهپیمایی کردند، پیشگام در اعتصابات شدند.
-
5:25 - 5:28برای دنبال کردن حق رای زنان
-
5:28 - 5:30در دهه ۱۹۲۰ بازخواست و دستگیر شدند.
-
5:31 - 5:34میدانید توی فکرم جناب کشیش مارتین لوتر
کینگ جونیور است. -
5:34 - 5:37پدر سرپیچی مدنی غیرخشونتآمیز آمریکایی.
-
5:38 - 5:43در راستای اقداماتش جهت ترویج عدالت نژادی
و اقتصادی به او انگ بینزاکتی زده شد. -
5:45 - 5:46پس فکر کنم حالا درک کنید
-
5:46 - 5:50چرا نزاکت الان مشکلساز شده،
واژه کثیفی است. -
5:52 - 5:56حال، این به آن معناست که ما اجازه
مخالفت و زدن حرف ذهنمان را نداریم؟ -
5:57 - 5:58مطلقا اینطور نیست.
-
5:59 - 6:01اخیرا با دکتر کارولین لوکنسمییر
صحبتی داشتم. -
6:02 - 6:04این زن به نوعی مرشد نزاکت
در این کشور است، -
6:04 - 6:06و مدیر اجرایی جایی به اسم
-
6:06 - 6:09نهاد ملی برای گفتمان مدنی.
-
6:09 - 6:10و او به من گفت،
-
6:10 - 6:14« نزاکت به معنی تمجید یا اجتناب
از اختلافات مهم نیست. -
6:14 - 6:19بلکه به معنی گوش کردن و صحبت کردن
درباره آن اختلافات با حفظ احترام است.» -
6:21 - 6:24در یک دموکراسی سالم،
ما به آن نیازمندیم. -
6:24 - 6:26و من به آن اسم مشارکت با احترام را میدهم.
-
6:27 - 6:30اما گفتمان مدنی همچنین مستلزم قوانین
و محدودیتهایی است. -
6:32 - 6:34برای مثال، بین زبان صرفا گستاخانه یا
-
6:34 - 6:38تحقیرآمیز است و گفتاری که نفرت و
-
6:38 - 6:41تعصب را برمیانگیزد.
-
6:41 - 6:43و به خصوص گروهها.
-
6:43 - 6:45و من به گروههای قومی و نژادی
میاندیشم، -
6:45 - 6:47به جامعه دگرباشها فکر میکنم،
-
6:47 - 6:49به جامعه کمتوانهای جسمی.
-
6:51 - 6:54ما نازکنارنجیها به این گفتار میگوییم،
«نفرت پراکنی.» -
6:54 - 6:57و نفرت پراکنی میتواند منجر به خشونت گردد.
-
6:59 - 7:03پس با این استناد، در پاییز ۲۰۱۸،
-
7:03 - 7:06ستونی در باب دکتر کریستین
بلیسیفورد نوشتم. -
7:06 - 7:07شاید او را به یاد بیاورید.
-
7:08 - 7:12او یکی از زنانی بود که برت کاوانا
نامزد دادگاه عالی را متهم -
7:12 - 7:13به آزار جنسی نمود.
-
7:14 - 7:15و در میان واکنشها،
-
7:15 - 7:18این پیام را دریافت کردم،
یک پیام شخصی، -
7:19 - 7:21که روی این اسلاید میبینید.
-
7:21 - 7:23بزرگ و قرمزش کردیم.
-
7:23 - 7:24(خندهی حضار)
-
7:24 - 7:28انداز پیام ۵۰ کلمه بود.
۱۰ تای آن حرف رکیک بود. -
7:28 - 7:32و دمکراتها و پرزیدنت اوباما
اسم برده شده بودند. -
7:32 - 7:36و به من هم به روش شدیدا مستهجن و
بیادبانهای اشاره شده بود. -
7:39 - 7:42در آن پیام تهدید کاملا بارز بود
-
7:42 - 7:45و برای همین سردبیرهایم در روزنامه پست
آن را برای مسئولین فرستادند. -
7:46 - 7:50درست کمی قبل از این که بمبهای لولهای
برای بقیه اسباب رسانه ارسال شوند، -
7:50 - 7:53پس همه واقعا یک جورهایی مراقب بودند.
-
7:54 - 7:57و در بستری بزرگتر همین
چند ماه قبل، -
7:57 - 8:00پنج نفر از کارکنان روزنامه
مریلند کشته شدند. -
8:00 - 8:03خوانندهای کینهتوز
آنها را به گلوله بست. -
8:04 - 8:06«خفه شوید یا بمیرید.»
-
8:08 - 8:11و حول و حوش همان زمان بود
-
8:11 - 8:14که یکی دیگر از خوانندگان
شروع کرد به تعقیب کردنم. -
8:14 - 8:16و اولش اینطور بود که....
-
8:17 - 8:18اولش بیخیال و سرسری گرفتم.
-
8:18 - 8:20پارسال همین موقعها بود
-
8:20 - 8:22و من هنوز تزیینات کریسمسم را پرپا داشتم
-
8:22 - 8:24و او برایم پیغامی داد که،
-
8:24 - 8:27«باید تزیینات کریسمست را جمع کنی.»
-
8:27 - 8:29و بعد او متوجه شد که سگم آن روز
قلاده نداشته، -
8:29 - 8:32و بعد کامنت گذاشت که به بازار رفته بودم.
-
8:34 - 8:36بعد یکبار برایم نوشت،
-
8:36 - 8:38«اگر کسی میخواست بمن شلیک کند و بکشدم،
-
8:38 - 8:40فقدانم اهمیتی نداشت.»
-
8:42 - 8:44کاش ماجرا همین جا تمام میشد.
-
8:44 - 8:48اما بعد از گذشت چند ماه،
با عصبانیت دم در خانهام آمد -
8:48 - 8:50و سعی کرد درب خانه را بشکند.
-
8:50 - 8:53الان من یک سیستم امنیتی،
اسپری گاز اشکاور -
8:53 - 8:56و باتوم بیسبال لوییزویل اسلاگر دارم.
-
8:57 - 8:58(آه کشیدن)
-
8:59 - 9:00«خفه شو یا بمیر.»
-
9:01 - 9:02پس، چه باید کرد تا
-
9:02 - 9:05مانع از زشت شدن نزاکت و تبدیل
آن به خشونت شویم؟ -
9:06 - 9:08قانون اولم تنشزدایی در زبان است.
-
9:08 - 9:12پس دست از استفاده از کلمههای
تحریکامیز در متنهای چاپی برداشتم. -
9:12 - 9:15و با کلمات تحریکآمیز، منظورم
«همجنسگرا ستیز، نژادپرست، -
9:15 - 9:18بیگانههراس و سکسیت» است.
-
9:18 - 9:19همهی آن کلمات.
-
9:20 - 9:22این کلمات مردم را برمیانگیزاند.
-
9:23 - 9:24فتنهانگیز هستند.
-
9:24 - 9:26و به ما اجازه پیدا کردن زمینه
مشترک را نمیدهند. -
9:26 - 9:29به ما اجازه پیدا کردن امید
مشترک را نمیدهند. -
9:30 - 9:34و بنابراین در ۲۰۱۸ وقتی مککین درگذشت،
-
9:35 - 9:39هوادارنش خاطرنشان کردند که او
هیچوقت حملههای شخصی نمیکرد. -
9:39 - 9:41رقبایش هم موافق بودند،
-
9:41 - 9:43و من فکر کردم ارزش خاطرنشان کردن را دارد.
-
9:43 - 9:46او سیاستها و موقعیتهای آدمها
را به چالش میکشید، -
9:46 - 9:48هرگز آن را شخصی نمیکرد.
-
9:48 - 9:50و بنابراین آن دومین قانون است.
-
9:51 - 9:55خب مشکل نزاکت تنها مشکل آمریکا نیست.
-
9:56 - 9:59در هلند درخواستهایی در جهت تعرض نزاکت
اکنون در جریان است، -
9:59 - 10:02و آنطوری که یک فیلسوف هلندی توضیح میدهد،
-
10:02 - 10:05کشور دچار جادوی verhuftering شده است.
-
10:06 - 10:09حال این کلمهای نیست که از قبل میدانستم
و نسبتا کمی تحقیق کردم. -
10:10 - 10:14به معنای آزادانه قلدری کردن
و ناپدید شدن اصول اخلاقی خوب است. -
10:15 - 10:18در واقع از آن هم بدتر است،
-
10:19 - 10:23وقتی یک کلمه خاصی دارید
که آن مشکل را توضیح دهد. -
10:23 - 10:25پس واقعا مشکلی در بین هست.
-
10:26 - 10:30و در بریتانیا، رای به برگزیت [در ۲۰۱۶]
-
10:31 - 10:34باعث دودستگی یا حتی بیشتر
در یک کشور شده است. -
10:35 - 10:39و یکی از منتقدان جدایی هوادران طرح را
اینطور توصیف کرده: -
10:39 - 10:41فقط عاشق این عبارتم--
-
10:41 - 10:44«کوتهبینی ترسناک مغز سوسماری بریتانیا.»
-
10:44 - 10:47کوتهبینی ترسناک مغز سوسماری بریتانیا.
-
10:47 - 10:48شخصی است.
-
10:49 - 10:53و باعث میشود دلم برای سریال
«داون تاون ابی» تنگ شود -
10:53 - 10:55و آن الگوی نزاکتی که داشت.
-
10:57 - 10:59اما اینجاست که به قانون سوم میرسیم:
-
10:59 - 11:02شان را با نزاکت اشتباه نگیرید.
-
11:02 - 11:06حتی اگر بیوه اشرافی مسن محشری مثل
بانو مگی اسمیت باشید. -
11:06 - 11:07(خندهی حضار)
-
11:07 - 11:09[شکست خورده نباشید.
خیلی طبقهمتوسطی است.] -
11:09 - 11:11با این داستان حرف را تمام میکنم.
-
11:12 - 11:15همین چند وقت پیش، در نانوایی بودم،
که نان مرباییهای فوقالعادهای دارند. -
11:15 - 11:18خب صف طولانی--
یک عالم نان مربایی. -
11:18 - 11:20و یک به یک نانهای مربایی ناپدید میشدند
-
11:20 - 11:23تا این که یک زن بین من
و نانهایی مربایی بود. -
11:23 - 11:24(خندهی حضار)
-
11:24 - 11:27خدا را شکر، او گفت،
«من نان کروسان دارم.» -
11:27 - 11:28(خندهی حضار)
-
11:28 - 11:31پس وقتی نوبت من شد، گفتم،
«آن نان مربایی را میخواهم.» -
11:33 - 11:34شخص پشتسری من--
-
11:34 - 11:37هرگز برنگشتم و او را ندیدیم--
-
11:37 - 11:38داد زد، « آن نان مربایی منه!
-
11:39 - 11:41۲۰ دقیقه توی صف ایستادم.»
-
11:41 - 11:44و من اینطوری بودم، « تو کی هستی؟
-
11:44 - 11:47۲۰ دقیقه توی صفم ایستادم،
و تو پشت سرم ایستادی.» -
11:47 - 11:49خب من اینجا در نیویورک بزرگ شدم
-
11:49 - 11:52و دبیرستانی که میرفتم از اینجا دور نبود.
-
11:52 - 11:55و می دانید شاید اینطور به نظر برسم
که خیلی با نزاکت هستم و غیره، -
11:55 - 12:01اما توی خیابان و این سالن برای سوار
تاکسی شدن میتوانم همه شما را پس بزنم. -
12:01 - 12:03پس واقعا باعث شگفتی خودم شدم
وقتی به آن یارو گفتم، -
12:04 - 12:06«نصفش را میخوای؟»
-
12:06 - 12:07«نصفش را میخوای؟»
-
12:07 - 12:10به آن فکر نکردم، از دهنم پرید.
-
12:10 - 12:13و بعد، نگاه تعجب کرده او را دیدم
و متوجه تغییر چهرهاش شدم -
12:13 - 12:14و او به من گفت،
-
12:14 - 12:18«خب، نظرت چیست اگر من یک شیرینی
دیگر بخرم و هر دو را باهم نصف کنیم؟» -
12:19 - 12:21و همین کار را انجام دادیم.
-
12:22 - 12:23نشستیم و حرف زدیم.
-
12:24 - 12:25نقطه مشترکی نداشتیم.
-
12:25 - 12:27(خندهی حضار)
-
12:27 - 12:31نقطه مشترکی نداشتیم: ملیت،
گرایش جنسی، شغل. -
12:31 - 12:36اما بواسطه این لحظه از مهربانی،
این لحظه از ارتباط، -
12:36 - 12:38رفاقت بین ما شکل گرفت،
به ارتباطمان ادامه دادیم. -
12:38 - 12:39(خندهی حضار)
-
12:39 - 12:43اگر چه او بعد از اینکه فهمید
من آدابدان هستم وحشت زده شد. -
12:43 - 12:44(خندهی حضار)
-
12:44 - 12:47اما من این را لذت نزاکت مینامم.
-
12:47 - 12:48لذت نزاکت.
-
12:48 - 12:50و باعث شد فکر کنم،
-
12:50 - 12:53تا کجا پیش برویم خوب است
و در چه حدی به دردسر میافتیم، -
12:53 - 12:55وقتی بینزاکتی را بر میگزینیم.
-
12:56 - 12:59و از خوبی، منظورم رفاقت و
رابطه است. -
12:59 - 13:01منظورم به اشتراک گذاشتن ۱۰۰۰ کالری است.
-
13:02 - 13:04اما در مقیاس بزرگتر هم منظورم هست.
-
13:04 - 13:07منظورم در حد جوامع، کشورها و جهانی است.
-
13:08 - 13:10آن بیرون چه چیزی را از دست میدهیم؟
-
13:11 - 13:16بنابراین امروزه، ما در جنگ مدنی
بزرگتری از هویت و ایدهها مشارکت داریم. -
13:16 - 13:18و قوانینی برای آنها نداریم.
-
13:19 - 13:21خب میدانید که برای جنگ قوانینی داریم.
-
13:22 - 13:23پیمان ژنو را در نظر بگیرید.
-
13:23 - 13:26متضمن آن است که با سربازان
برخورد انسانی شود -
13:26 - 13:28خواه داخل و خارج از میدان نبرد.
-
13:29 - 13:32پس رک بگویم که به نظرم یک
پیمان ژنو برای نزاکت نیاز داریم -
13:32 - 13:35برای وضع قوانینی برای گفتمان و
شاخصهای آن. -
13:36 - 13:40که برای این که شهرواندن بهتری برای جوامع
و کشورهای خود باشم کمک کند. -
13:41 - 13:43و اگر حرفی در این باره
برای گفتن داشته باشم، -
13:43 - 13:47آن قوانین را برپایهی
تفسیراصلی نزاکت بنا میگذارم، -
13:47 - 13:49از لاتین و از فرانسوی.
-
13:49 - 13:51نزاکت:
-
13:51 - 13:55شهروندانی که تمایل دارند از خودشان
برای کامیابی بزرگتر بگذرند، -
13:56 - 13:57برای صلاح شهر.
-
13:58 - 14:01پس معتقدم که نزاکت،
با چنین برداشتی، کلمهی کثیفی نیست. -
14:02 - 14:07و من امیدوارم که نزاکت،
مترود و منسوخ نشود و نماند. -
14:08 - 14:09متشکرم.
-
14:09 - 14:14(تشویق حضار)
- Title:
- ۳ راه برای تمرین نزاکت
- Speaker:
- استیون پترو
- Description:
-
با نزاکت بودن به چه معناست؟ استیون پترو روزنامهنگار به دنبال پاسخهایی برای مفهوم اولیه این کلمه است، که نشان دهد چرا نزاکت نباید با سانسور کردن یا اظهارات سیاستپسندخفقان آور مردود شمرده شود. درباره سه راهی که کمک میکند تا بتوانیم بیشتر بانزاکت باشیم و این که یاد بگیریم با احترم درباره اختلافات خود صحبت کنیم، بیاموزیم.
- Video Language:
- English
- Team:
closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 14:26
![]() |
Leila Ataei approved Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar accepted Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility | |
![]() |
Leila Ataei edited Persian subtitles for 3 ways to practice civility |